این باد و بروت و نخوت اندر بینی (67)
-
اندازه متن
+
این باد و بروت و نخوت اندر بینی
آن روز که از عمل بیفتی بینی
این باد و بروت و نخوت اندر بینی
آن روز که از عمل بیفتی بینی
گروهی حکما به حضرتِ کسریٰ در، به مصلحتی سخن همیگفتند و بزرگمهر که مهترِ ایشان بود خاموش. گفتندش: چرا با…
ناخوشآوازی به بانگِ بلند قرآن همیخواند. صاحبدلی بر او بگذشت، گفت: تو را مُشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس…

