آکادمی پلیکان

بلک از چفسیدگی در خان و مان (52-5)

- اندازه متن +

بخش ۵۲ – سبب عداوت عام و بیگانه زیستن ایشان به اولیاء خدا کی بحقشان می‌خوانند و با آب حیات ابدی

 

 

بلک از چفسیدگی در خان و مان
تلخشان آید شنیدن این بیان

خرقه‌ای بر ریش خر چفسید سخت
چونک خواهی بر کنی زو لخت لخت

جفته اندازد یقین آن خر ز درد
حبذا آن کس کزو پرهیز کرد

خاصه پنجه ریش و هر جا خرقه‌ای
بر سرش چفسیده در نم غرقه‌ای

خان و مان چون خرقه و این حرص‌ریش
حرص هر که بیش باشد ریش بیش

خان و مان چغد ویرانست و بس
نشنود اوصاف بغداد و طبس

گر بیاید باز سلطانی ز راه
صد خبر آرد بدین چغدان ز شاه

شرح دارالملک و باغستان و جو
پس برو افسوس دارد صد عدو

که چه باز آورد افسانهٔ کهن
کز گزاف و لاف می‌بافد سخن

کهنه ایشانند و پوسیدهٔ ابد
ورنه آن دم کهنه را نو می‌کند

مردگان کهنه را جان می‌دهد
تاج عقل و نور ایمان می‌دهد

دل مدزد از دلربای روح‌بخش
که سوارت می‌کند بر پشت رخش

سر مدزد از سر فراز تاج‌ده
کو ز پای دل گشاید صد گره

با کی گویم در همه ده زنده کو
سوی آب زندگی پوینده کو

تو به یک خواری گریزانی ز عشق
تو به جز نامی چه می‌دانی ز عشق

عشق را صد ناز و استکبار هست
عشق با صد ناز می‌آید به دست

عشق چون وافیست وافی می‌خرد
در حریف بی‌وفا می‌ننگرد

چون درختست آدمی و بیخ عهد
بیخ را تیمار می‌باید به جهد

عهد فاسد بیخ پوسیده بود
وز ثمار و لطف ببریده بود

شاخ و برگ نخل گرچه سبز بود
با فساد بیخ سبزی نیست سود

ور ندارد برگ سبز و بیخ هست
عاقبت بیرون کند صد برگ دست

تو مشو غره به علمش عهد جو
علم چون قشرست و عهدش مغز او

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×