آکادمی پلیکان

آنچنانک ناگهان شیری رسید (101-3)

- اندازه متن +

بخش ۱۰۱ – تصورات مرد حازم

 

 

 

آنچنانک ناگهان شیری رسید
مرد را بربود و در بیشه کشید

او چه اندیشد در آن بردن ببین
تو همان اندیش ای استاد دین

می‌کشد شیر قضا در بیشه‌ها
جان ما مشغول کار و پیشه‌ها

آنچنانک از فقر می‌ترسند خلق
زیر آب شور رفته تا به حلق

گر بترسندی از آن فقرآفرین
گنجهاشان کشف گشتی در زمین

جمله‌شان از خوف غم در عین غم
در پی هستی فتاده در عدم

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×