گفتم که چونی مها خوشی محزونی (1937)
-
اندازه متن
+
گفتم که چونی مها خوشی محزونی
گفتا مه را کسی نپرسد چونی
چون باشد طلعت مه گردونی
تابان و لطیف و خوبی و موزونی
گفتم که چونی مها خوشی محزونی
گفتا مه را کسی نپرسد چونی
چون باشد طلعت مه گردونی
تابان و لطیف و خوبی و موزونی
مرا اگر تو نیابی به پیش یار بجو در آن بهشت و گلستان و سبزه زار بجو
فزود آتش من آب را خبر ببرید اسیر میبردم غم ز کافرم بخرید
خدای داد شما…

