مائیم که پوستین بگازر دادیم (1319)
-
اندازه متن
+
مائیم که پوستین بگازر دادیم
وز دادن پوستین بگازر شادیم
در بحر غمی که ساحل و قعرش نیست
نظارهگر آمدیم و پست افتادیم
مائیم که پوستین بگازر دادیم
وز دادن پوستین بگازر شادیم
در بحر غمی که ساحل و قعرش نیست
نظارهگر آمدیم و پست افتادیم
سلمک الله نیست مثل تو یاری نیست نکوتر ز بندگی تو کاری
ای دل گفتی که…
شب رو که شبت راهبر اسرار است زیرا که نهان ز دیدهٔ اغیار است
دل عشقآلود…

