من بودم و دوش آن بت بنده نواز (966)
-
اندازه متن
+
من بودم و دوش آن بت بنده نواز
از من همه لابه بود و از وی همه ناز
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شبرا چه گنه حدیث ما بود دراز
من بودم و دوش آن بت بنده نواز
از من همه لابه بود و از وی همه ناز
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شبرا چه گنه حدیث ما بود دراز
بیکار شدم ای غم عشقت کارم در بیکاری تخم وفا میکارم
من صورت وصل میتراشم شب…
ای آنکه مرا به لطف بنواختهای در دفع کنون بهانهای ساختهای
گر با همگان عشق چنین…

