بار دگر جانب یار آمدیم (1773)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۶/۱۹
-
اندازه متن
+
بار دگر جانب یار آمدیم
خیره نگر سوی نگار آمدیم
بر سر و رو سجده کنان جمله راه
تا سر آن گنج چو مار آمدیم
نافهٔ آهو چو بزد بر دماغ
دامْ گرفتیم و شکار آمدیم
دامِ بشر لایق آن صید نیست
پس تو بگو ما به چه کار آمدیم
پارْ دل پاره رفوی تو دید
بر طمع دولت پار آمدیم
ای همه هستی مکن از ما کنار
زانک ز هستی به کنار آمدیم
همچو ستاره سوی شیطان کفر
نفط زنانیم و شرار آمدیم
همچو ابابیل سوی پیل گبر
سنگ زنانیم و دمار آمدیم
باز چو بینیم رخ عاشقان
با طبق سیم نثار آمدیم
میانگین امتیازات ۵ از ۵
ای آنکه غلام خسرو شیرینی (1699)
ای آنکه غلام خسرو شیرینی با عشق بساز گر حریف دینی
پیوسته حریف عشق و گرمی…
مولانا