آکادمی پلیکان

تا به کی ای شکر چو تن بی‌دل و جان فغان کنم (1408)

- اندازه متن +

تا به کی ای شکر چو تن بی‌دل و جان فغان کنم
چند ز برگ ریز غم زرد شوم خزان کنم

از غم و اندهان من سوخت درون جان من
جمله فروغ آتشین تا به کیش نهان کنم

چند ز دوست دشمنی جان شکنی و تن زنی
چند من شکسته دل نوحه تن به جان کنم

مؤمن عشقم ای صنم نعره عشق می زنم
همچو اسیرکان ز غم تا به کی الامان کنم

چونک خیال تو سحر سوی من آید ای قمر
چون گذرد ز موج خون خاصه که خون فشان کنم

سنگ شد آب از غمم آه نه سنگ و آهنم
کآتش روید از تنم چونک حدیث آن کنم

ای تبریز شمس دین با تو قرین و چون قرین
دور قمر اگر هله با تو یکی قران کنم

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×