آکادمی پلیکان

الا ای شمع گریان گرم می‌سوز (1188)

- اندازه متن +

الا ای شمع گریان گرم می‌سوز
خلاص شمع نزدیکست شد روز

خلاص شمع‌ها شمعی برآمد
که بر زنگی ظلمت‌هاست پیروز

نهان شد ظلم و ظلمت‌ها ز خورشید
نهان گردد الف چون گشت مهموز

شنو از شمس تأویلات و تعبیر
چو اندر خواب بشنیدی تو مرموز

چنین باشد بیان نور ناطق
نه لب باشد نه آواز و نه پدفوز

چو مه از ابر تن بیرون رو ای دوست
هزار اکسیر از خورشید آموز

پی خورشید بهر این دوانست
هلال و بدر صبح و شام چون یوز

چو دیدی پرده سوزی‌های خورشید
دهان از پرده دریدن فرودوز

خمش آن شیر شیران نور معنیست
پنیری شد به حرف از حاجت یوز

×