بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد (612)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۸/۲۷
-
اندازه متن
+
بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت
هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل ماند به دام تو
جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمیزد دم
بر بوی بهار تو از غیب دمید آمد
میانگین امتیازات ۵ از ۵
ای آنکه دلت باید بر وی مگذر (873)
ای آنکه دلت باید بر وی مگذر زاهد شو و از چشم به خوبان منگر
اما…
مولانا 
