آکادمی پلیکان

دل من چون صدف باشد‌، خیال دوست دُر باشد (576)

- اندازه متن +

دل من چون صدف باشد‌، خیال دوست دُر باشد
کنون من هم نمی‌گنجم‌، کز او این خانه پر باشد

ز شیرینی‌ حدیثش‌ شب‌، شکافیده‌ست جان را لب
عجب دارم که می‌گوید‌؟ حدیث حق مر باشد

غذاها از برون آید‌، غذای عاشق از باطن
برآرد از خود و خاید‌، که عاشق چون شتر باشد

سبک‌رو همچو پریان شو‌، ز جسم خویش عریان شو
مسلّم نیست عریانی‌، مر آن کس را که عُر باشد

صلاح الدین به صید آمد همه شیران بود صیدش
غلام او کسی باشد‌، که از دو کون حر باشد

میانگین امتیازات ۵ از ۵
قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×