من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست (417)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۹/۷
-
اندازه متن
+
من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست
چونک شب گشت نخسپند که شب نوبت ماست
چون دماغ است و سر استت مکن استیزه بخسب
دخل و خرج است چنین شیوه و تدبیر سزاست
خرج بیدخل خدایی است ز دنیا مطلب
هر که را هست زهی بخت ندانم که که راست
میانگین امتیازات ۵ از ۵
ای که ز یک تابش تو کوه احد پاره شود (544)
ای که ز یک تابش تو کوه احد پاره شود چه عجب ار مشت گلی عاشق و بیچاره…
مولانا 
