آکادمی پلیکان

آب حیوان باید مر روح فزایی را (77)

- اندازه متن +

آب حیوان باید مر روح فزایی را
ماهی همه جان باید دریای خدایی را

ویرانه‌ی آب و گل چون مسکن بوم آمد
این عرصه کجا شاید پروازِ همایی را ؟

صد چشم شود حیران در تابش این دولت
تو گوش مکش این سو هر کورِ عصایی را

گر نقدِ درستی تو، چون مست و قراضه‌ستی ؟
آخر تو چه پنداری این گنج عطایی را ؟

دلتنگ همی‌دانند کان جای که انصافست
صد دل به فدا باید آن جان بقایی را

دل نیست کم از آهن آهن نه که می‌داند
آن سنگ که پیدا شد پولادربایی را

عقل از پی عشق آمد در عالم خاک ار نی
عقلی بنمی باید بی‌عهد و وفایی را

خورشید حقایق‌ها شمس الحق تبریز است
دل روی زمین بوسد آن جان سمایی را

میانگین امتیازات ۵ از ۵
قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×