آمد رسن گاو نرش بر سر دوش
-
اندازه متن
+
آمد رسن گاو نرش بر سر دوش
با من بپرد گاو و استاد خموش
از من همه پی ز پی تقلا که نراست
از وی همه دم به دم تمنا که بدوش
آمد رسن گاو نرش بر سر دوش
با من بپرد گاو و استاد خموش
از من همه پی ز پی تقلا که نراست
از وی همه دم به دم تمنا که بدوش
مهتاب شبی بود و سرود دف و نی کافتادم آن مهوش را اندر پی
زین حال…
آمد که فزاید به غم افزود و برفت دوشینه به من رویی بنمود و برفت
گویند…

