آمد رسن گاو نرش بر سر دوش
-
اندازه متن
+
آمد رسن گاو نرش بر سر دوش
با من بپرد گاو و استاد خموش
از من همه پی ز پی تقلا که نراست
از وی همه دم به دم تمنا که بدوش
آمد رسن گاو نرش بر سر دوش
با من بپرد گاو و استاد خموش
از من همه پی ز پی تقلا که نراست
از وی همه دم به دم تمنا که بدوش
از شعرم خلقی به هم انگیختهام خوب و بدشان به هم در آمیختهام
خود گوشه گرفته…
صبح چو انوار سرافکنده زد گل به دم باد وزان خنده زد
چهره برافروخت چو اختر…