گفتم چو رسد به بر چو جانش گیرم
-
اندازه متن
+
گفتم چو رسد به بر چو جانش گیرم
صد بوسه به مهر از لبانش گیرم
چون شد، بنگر، چو درکنارم بگرفت
شرمم نگذاشت در میانش گیرم
گفتم چو رسد به بر چو جانش گیرم
صد بوسه به مهر از لبانش گیرم
چون شد، بنگر، چو درکنارم بگرفت
شرمم نگذاشت در میانش گیرم
ابجد همه کارها دگر میگردد هر ساخته ای زیر و زبر میگردد
آنگاه به دوزخ جهان…
در کار تو بیدریغ آوردم دل با دل گفتم ز هر چه داری بگسل
در راه…