گفتم: کس از غم تو آزاد نشد
-
اندازه متن
+
گفتم: کس از غم تو آزاد نشد
گفتا: چه بس آزاد که دلشاد نشد
گفتم: که منم خراب از جور تو، گفت:
جایی که نشد خراب، آباد نشد
گفتم: کس از غم تو آزاد نشد
گفتا: چه بس آزاد که دلشاد نشد
گفتم: که منم خراب از جور تو، گفت:
جایی که نشد خراب، آباد نشد
با هر نفسم هزار غم میآید غمهای جهان همه به هم میآید
با اینهمه گر حساب…
گفتم نفسم رفت و نماندم نفسي گفتا بودت به دل مگرملتمسي؟
گفتم دل من برد لب…