امروز من و باده و آن یار پری زاده (2325)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۶/۱۳
-
اندازه متن
+
امروز من و باده و آن یار پری زاده
احسنت زهی خرم شاباش زهی باده
بازیم یکی عشقی در زیر گلیمی به
بر حلقه هر جمعی بر رسته هر جاده
این حلقه زرین را در گوش درآویزم
یعنی که از این خدمت آزادم و آزاده
عشق من و روی تو از عهد قدم بودهست
روی من از اول بد بر روی تو بنهاده
چون رسیدند آن نفر نزدیک او (29-2)
بخش ۲۹ - رجوع به حکایت ذاالنون رحمة الله علیه
چون رسیدند آن نفر…
مولانا 
