دوش از سر مستی بخراشید رخم (1233)
-
اندازه متن
+
دوش از سر مستی بخراشید رخم
آندم که زروش لاله میچید رخم
گفتم مخراشش که از آنروز که زاد
از قبلهٔ روی تو نگردید رخم
دوش از سر مستی بخراشید رخم
آندم که زروش لاله میچید رخم
گفتم مخراشش که از آنروز که زاد
از قبلهٔ روی تو نگردید رخم
ساقی گفتم ترا می ساده بیار وان زنده کن مردم آزاده بیار
گفتی که در این…
بخت نگار و چشم من هر دو نخسبد در زمن ای نقش او شمع جهان ای چشم من…

