گر با همهای چو بی منی بیهمهای (1791)
-
اندازه متن
+
گر با همهای چو بی منی بیهمهای
ور بیهمهای چو با منی با همهای
در بند همه مباش، تو خود همه باش
آن دم داری که سخرهای دمدمهای
گر با همهای چو بی منی بیهمهای
ور بیهمهای چو با منی با همهای
در بند همه مباش، تو خود همه باش
آن دم داری که سخرهای دمدمهای
الا ای یوسف مصری از این دریای ظلمانی روان کن کشتی وصلت برای پیر کنعانی
یکی…
مستند مجردان اسرار امشب در پرده نشستهاند با یار امشب
ای هستی بیگانه از این ره…

