گفتم که چونی مها خوشی محزونی (1937)
-
اندازه متن
+
گفتم که چونی مها خوشی محزونی
گفتا مه را کسی نپرسد چونی
چون باشد طلعت مه گردونی
تابان و لطیف و خوبی و موزونی
گفتم که چونی مها خوشی محزونی
گفتا مه را کسی نپرسد چونی
چون باشد طلعت مه گردونی
تابان و لطیف و خوبی و موزونی
از عشق تو گشتم ارغنون عالم وز زخمهٔ تو فاش شده احوالم
ماننده چنگ شده همه…
دل و جان را طربگاه و مقام او شراب خم بیچون را قوام او
همه عالم…

