گفتم که چونی مها خوشی محزونی (1937)
-
اندازه متن
+
گفتم که چونی مها خوشی محزونی
گفتا مه را کسی نپرسد چونی
چون باشد طلعت مه گردونی
تابان و لطیف و خوبی و موزونی
گفتم که چونی مها خوشی محزونی
گفتا مه را کسی نپرسد چونی
چون باشد طلعت مه گردونی
تابان و لطیف و خوبی و موزونی
امروز سماعست و سماعست و سماع نورست شعاعست و شعاعست و شعاع
این عشق مطاعست و…
مخسب شب که شبی صد هزار جان ارزد که شب ببخشد آن بدر بدره بیحد
به…

