آکادمی پلیکان

بده ای دوست شرابی که خدایی است خدایی (2827)

- اندازه متن +

بده ای دوست شرابی که خدایی است خدایی
نه در او رنج خماری نه در او خوف جدایی

چو دهان نیست مکانش همه اجزاش دهانش
ز زمین نیست نباتش که سمایی است سمایی

ببرد بو خبر آن کس که بود جان مقدس
نبود مرده که کرکس کندش مرده ربایی

به دل طور درآید ز حجر نور برآید
چو شود موسی عمران ارنی گو به سقایی

می لعل رمضانی ز قدح‌های نهانی
که به هر جات بگیرد تو ندانی که کجایی

رمضان خسته خود را و دهان بسته خود را
تو مپندار کز آن می نکند روح فزایی

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×