آکادمی پلیکان

ای دوش ز دست ما رهیده (2355)

- اندازه متن +

ای دوش ز دست ما رهیده
امشب نرهی به جان و دیده

در پنجه ماست دامن تو
ای دست در آستین کشیده

حیلت بگذار و آب و روغن
ماییم هریسه رسیده

چشم من و چشم تو حریفند
ای چشم ز چشم تو چریده

ای داده مرا شراب گلگون
گل از رخ زرد من دمیده

زلف چو رسن چو برفشاندی
از عشق چو چنبرم خمیده

رفتی و ز چشم من بریدی
خون آید لاشک از بریده

بر گرد خیال تو دوانیم
ای بر سر ما غمت دویده

بر روزن تو چرا نپرد
مرغی ز قفس به جان رهیده

خامش کردم که جمله عیبیم
ای با همه عیبمان خریده

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×