مطربا در پیش شاهان چون شدستی پرده دار (1064)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۷/۱۶
-
اندازه متن
+
مطربا در پیش شاهان چون شدستی پرده دار
برمدار اندر غزل جز پردههای شاهوار
بندگانشان دلخوشان و بندگیشان بینشان
خوانهاشان بیخمیر و بادههاشان بیخمار
دیده بینای مطلق در میان خلق و حق
از همه خلقش گزیر و بر همه فرمان گزار
همچو خور عالم فروز و همچو گردون سرفراز
هم کلید هشت جنت هم برون از پنج و چار
سجده آرد پیش ایشان بانماز و بینماز
پیش ایشان سبز گردد شوره خاک و سبزه زار
آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز (929)
آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز ای دوست شب و روز ز دل میافروز
…
مولانا 
