مبر رنج ای برادر خواجه سخت است (349)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۹/۸
-
اندازه متن
+
مبر رنج ای برادر خواجه سخت است
به وقت داد و بخشش شوربخت است
اگر چه باغ را نیمی گرفته است
ولیکن سخت بیمیوه درخت است
گشاده ابروست و بسته کیسه
مشو غره که او را سیم و رخت است
دو دستش را به تخته دوختستند
چه سود ار خواجه بر بالای تخت است
وجودش گر چه یک پارهست چون کوه
سخا اش مرده است و لخت لخت است
میانگین امتیازات ۵ از ۵
من اگر پرغم اگر شادانم (1680)
من اگر پرغم اگر شادانم عاشق دولت آن سلطانم
تا که خاک قدمش تاج من است…
مولانا 
