آکادمی پلیکان

ای یار شگرف در همه کار (1054)

- اندازه متن +

ای یار شگرف در همه کار
عیاره و عاشق تو عیار

تو روز قیامتی که از تو
زیر و زبرست شهر و بازار

من زاری عاشقان چه گویم
ای معشوقان ز عشق تو زار

در روز اجل چو من بمیرم
در گور مکن مرا نگهدار

ور می‌خواهی که زنده گردیم
ما را به نسیم وصل بسپار

آخر تو کجا و ما کجاییم
ای بی‌تو حیات و عیش بی‌کار

از من رگ جان بریده بادا
گر بی‌تو رگیم هست هشیار

اندر ره تو دو صد کمین بود
نزدیک نمود راه و هموار

از گلشن روی تو شدم مست
بنهادم مست پای بر خار

رفتم سوی دانه تو چون مرغ
پرخون دیدم جناح و منقار

این طرفه که خوشترست زخمت
از هر دانه که دارد انبار

ای بی‌تو حرام زندگانی
ای بی‌تو نگشته بخت بیدار

خود بخت توی و زندگی تو
باقی نامی و لاف و آزار

ای کرده ز دل مرا فراموش
آخر چه شود مرا به یاد آر

یک بار چو رفت آب در جوی
کی گردد چرخ طمع یک بار

خامش که ستیزه می‌فزاید
آن خواجه عشق را ز گفتار

میانگین امتیازات ۵ از ۵
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×